بسم الله الرحمن الرحيمباز دلم
رفته كنج شش
گوشه زانو بغل
گرفتهو روضه عطش را زار مي زند .........انگارهمهروضه ي تو را مي خوانند حسين ........... حوالي ظهر بودمي خواستم لب باز كنم و بگويم كه چغدر تشنه امآنقدر كه زبان در كامم .... اما به جاي كلمات اشكبود كه از گوشه ي چشمم سرازير شد.كسي برايمان از سپيد شدن ناگهان موهايش گفت :كه چطور چند لحظه اضطراب براي هميشه رنگ سپيدرا مهمان گوشه اي از گيسوانش كرده .... و آب كه تندو زلال گوشه اي جاي بود و لب هاي عطش ناكي كهبوي خنكاي آب تشنه ترش مي كرد انگار همه روضه يتو را مي خوانند حسين .يا امام حسين درك نشده ام دركي نديده ام . فهميدهنشده ام ; تو حالم را مي داني مي داني كه درك نشدنيعني چه ؟ تو ميداني تمام كساني كه دم از همراهيمي زنند و در روزي كه بايد كنارت باشند رهايت ميكننديعني چه: . مي تواني دواي دردم باشي. مي تواني دركمكني من بنده امام حسين هستم . قدم در مسير تو گذاشته ام, مقصدم سوء خداست اما در اين دنياي كه پر است از آدمهايي كه فقط خود را مي بينند نياز به درك دارم .تو باش كه مرا درك ميكني , تو باش كه آرام جانم مي شوي وتو باش كه به خاطر بودنت در زندگي ام با خود بگويم كه به غيراز خدا كسي هست كه مرا مي بيند كسي هست كه به من توجه دارم .من آمدهام به دنيا آممده ام كه تو را دوست بدارم آمده ام كه تورا بستايم . تو را بسرايم و تورا زمزمه كنم . و دستانم را در شبكههاي ضريحت گره كنم و چشمانم را به نم اشك عزايت آبياري.......مرا با دنياي دنياي ها كاري نيست من در تاريخ تو مانده ام با آن كهبا تو نبودم اما دل كه به مهر تو داده ام ! با آن كه با تو نبودم اما دلكه به مهر توداده ام ! و براي من هر روز عاشورا است و همه جا كربلاانگار همه روضه ي تو الگوی مفهومی تفکر استراتژیک...
ادامه مطلبما را در سایت الگوی مفهومی تفکر استراتژیک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9davod76 بازدید : 22 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 11:42